باران منباران من، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

باران عشق زندگی

من مامان باران اینجا خاطرات شیرین کودکشو ثبت می‌کنم به امید روزی که از دیدنشون لذت ببره

روزهای زمستان

این روزا هوا حسابی سرد شده و کلی هم برف اومد . و یه روزم مدرسه ها تعطیل بود و خیلیم خوشحال شدی . برف که میامد یه روز رفتیم بیرون و کلی برف بازی کردی و تازه آدم برفی ام درست کردیم .و تا ازت غافل میشدم پا برهنه میرفتی تو حیاط و برف میاوردی خونه .  توی این تعطیلا با وجود اینکه هوا سردبود، یه روز رفتیم بیرون و کلی هم خوش گذشت ،عکسایی که میزارم توی ادامه مطلب مال اون روز و روزی که برف میامد   ای نم از آدم برفی مون     البته لازمه که بگم عکسای اینجا رو ،همش میترسیدی قطار بیاد پرورش ماهی خیر آباد خسته از کلی شیطونی و منتظر ماهی کباب ،غذای مورد علاقه ات ...
19 آذر 1394

نوشتن مشق

همون طوری بهت قول داده بودم از مشق نوشتنت عکس گرفتم  و این پست  مخصوص مشقاته . الان شما مدرسه هستی و به مناسبت این که همه حروف اسمت رو یاد گرفتید بنویسید ،خانم معلمتون گفته که شیرینی ببری ،هر چند که شما از اول بلد بودی اسمت رو بنویسی چند وقت پیش خانمتون صدام کرد و گفت برای باران یه جایزه بخرید منم اون کره ای که توی عکسا هست رو برات خریدم ،ولی خیلی هم خوشحال شدی و خوشت اومد ازش و چند وقتی یکبار میاریش و ازم اسم کشورا رو میپرسی و اسم کلیاشونم، هم یاد گرفتی. فکر میکنم که از این به بعد خاطراتت مربوط میشه به مدرسه . و اینم نگفتم که آخر این ماه آزمون کمر بند نارنجی داری  ف امیدوارم که بگیریش کلاس کاراته رو همچنان دست...
10 آذر 1394
1